بعد از اولین ها این سخن، اولین دریچه ذهن پنهان من،دلمه.

نظرت راجبش چیه؟درست نیس؟

اینو مرحوم شریعتی توی کتابش گفته.توی مقدمه کویر.راستش کویر یه دوست واقعیه واسه من.دو ماهیه که میشناسمش و از اون موقع تا الان چه نگاه هایی که در من حذف و پدیدار نکرده.سخته باورش که یه کتاب اینقدر تاثیر گذار باشه.گاهی یه کسی یه چیزی  یه لحظه میاد تو زندگیت و جوری دگرگونت میکنه که تا قبل از اون حتی فکرشم نمیکردی.گاهیم یه سری ادما توی زندگیمون هستن ساعتها،روزها،ماها،سالها.ولی تاثیرشون اندازه میز و صندلی یا نهایت به زیبایی یه کت وشلوار.

جهل مسابقه ی بدیه که بعضی ها واسه اول شدن توش مسابقه راه انداختن.چقدزبون خوار شدن کلمها.نیستن؟

بزار بگم.بی رنگ ینی چی؟چرا واسه بی رنگ اسمی نمیذاریم چرا کلمات توان بیانشو ندارن.چرا به ابر میگیم سربی،نقره ای چرا میگیم خاکستری؟اینها که اسم شی هستن اسم رنگ نیستن .و حاالا داری میفهمی که چقد ضعیف هستن این کلمات.کلماتی که نوکر ما ادم هایند.و چه بد نوکری.

یه دیالوگ این روزا از یه سریال تلویزیونی خیلی مشهور شده.یه کلاغ، یه زمستون سرد.غذا نداشت به جوجه هاش بده.گوشت تنشوتیکه تیکه کرد داد به جوجه هاش.زمستون که تموم شد کلاغه مرد.جوجها گفتن چه خوب شد که مرد،غذامون داشت تکراری میشد.و این است همان شعوری که در روزگار جهل توانش مرگ شده. یا حلاجی که ندای انا الحق داد و به جرم نادانی روزگار و مردم روزگار به دار اویخته شده.

واقعا قبول نداری که تو خدایی؟پس چه هستی؟"و نفخت فیه من روحی".تو خدای روی زمینی.وقتی قلب یه ادمی رو به یه ادم دیگه پیوند میزنن هرچند از لحاظ جسمی پیوند خورده اما به دلیل اینکه این قلب قبلا در اختیار و خدمت روح دیگه بوده تاثیری بر روح جدید میگذاره.و حالا روحی که از خدایی در ما دمیده شده ایا ما رو خدا نمیکنه؟

نه هر آنچه درست و صواب بود روا بود که بگویند.آری یه چیزایی رو باید درون خودت نگه داری و فقط به یه عهده ی خاصی بدی.وگرنه انبوهی از نادانی ها انبوهی از مغزهایی که فکر میکنند الان دیگر وقت به کار افتادن است به سمتت هیجوم می آورند.در عجبم از خامی این پختگان به نام.

از افردای که به پهنای یک اقیانوس  وسعت دارند و به عمق یک انگشت.

 

نمی دونم میدونی چی میگم؟؟

از کسایی مثل جراحی که میگه من تا روح را در زیر تیغ جراحی حس نکنم،قبول نمیکنم.

و حالا کسی که سرشار از تلاطم علم  است و می گوید من در دنیای علم هیچ نیستم.

این است فرق میان کسی که درونش پر از تهی است و کسی که اقیانوس ها در دلش موج می زند و احساس خالی بودن میکند.

 

بعضی ها به انچه نمی دانند و نمیشیناسند مومن وبعضیها به انچه نمی فهمند کافر.کدوم رو انتخاب میکنی؟؟